وصیت نامه

بسمه تعالى انا لله و انا الیه راجعونقل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنى و فرادىخدایا، چه بگوید بنده گنه کار تو، خطا کار تو، سر تا پا معصیت تو که در محضر تو گرفتار و اسیر نفس و شیطان گردید و از تو غفلت نمود.
خدایا، اگر امید و رجائم به درگاه تو و رحمت تو و لطف تو نباشد با این همه بار سنگین چه کنم.
خدایا، چهارده معصوم را شفیع قرار مى‌دهم و معصومین کمک خواستن و توسل جستن به شما اگر نباشد چگونه مى‌شود این همه بار سنگین گناهان را تحمل نمود گرچه من در حق شما ظلمها کردم، در بسیارى از مکانها و جاهایى که موجب شادى قلب شما نمى‌شد حاضر مى‌شدم، واى بر من که زنده بودم و فرزند شما زهر نوشید، واى بر من که زنده بودم و آنچه که خواست شما بود عمل نمى‌شد.
و اما شما پدر و مادر گرانبها و مهربان و عزیزم که جز زحمت و مشکلات و بار زندگى چیزى براى شما نبودم، من به درگاه خدا توبه مى‌کنم از اینکه نتوانستم حق شما را به جا آورم و از شما خواهش عاجزانه دارم که مرا حلال کنید و دعا کنید.
و تو اى همسر مهربانم که از اول زندگى مشترکمان جز رنج و زحمت کارى برایت نکردم و همیشه درگیر یک زندگى مشکل بودى خدا خودش اجرت را بدهد و از تو حلالى مى‌طلبم و ابراهیم که نامش را سال شصت در جبهه گذاشتم به او بگو که چه مسئولیت خطیر و سنگینى دارد و به عنوان پدر و پناهگاه خواهران و برادرش باید باشد و اما زینب که باید پیام‌آور شهید و شهادت باشد و محمد جواد که با آن هیبت شجاعتش باید مرد مبارزه شود و زهرا، رهرو راستین فاطمه زهرا گردد. انشاء الله خداوند تو را خودش کمک نماید در تربیت و پرورش فرزندانمان.
و اما برادر بزرگوارم احمد آقا، همچنان که قبلا هم خدمت شما عرض کردم توجه و تعهد به اسلام و به جا آوردن شکر نعمت امام و جمهورى اسلامى امروز یک تکلیف است.
و تو خواهر عزیزم، بدان که امروز ما باید از آنچه که داریم براى حفظ اسلام استفاده کنیم و انشاء الله على هم به تکلیفى که بر عهده اوست یعنى در خدمت جنگ قرار گرفتن عمل بکند.
و اما همسر خوبم، توجه داشته باش که قرضهاى زیادى داریم و باید پرداخت شود.
۱ ـ از آقاى سعید خیام نکویى، سه هزار تومان
۲ ـ از آقاى محراب حق گو دانشجو علم و صنعت، چهار هزار تومان
۳ ـ از آقاى حسن نجفى کارمند علم و صنعت، هفت هزار تومان
۴ ـ از آقاى على ماژانى به غیر از خرجى که براى خانه نموده است، پنجاه هزار تومان
۵ ـ از آقاى باقرزاده ۳۰۰ تومان
امضا